دوشنبه ۱۴ آبان ۱۴۰۳ |۲ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 4, 2024
نهج البلاغه

حوزه/ در نشست علمی که بین جمعی از پژوهشگران و کارشناسان حوزه علوم اسلامی بطور مجازی برگزار شد، تأثیر پیش فرض های غلط بر فهم متون نهج البلاغه بررسی شد.

به گزارش خبرگزاری حوزه،حجت الاسلام ایمان شکیبایی،در نشست علمی که بین جمعی از پژوهشگران و کارشناسان حوزه علوم اسلامی بطور مجازی برگزار شد، به تبیین تأثیر پیش فرض های غلط بر فهم متون نهج البلاغه پرداخت.

وی اشاره کرد آنچه تاثیر بسیاری در به وجود آمدن اختلاف در فهم متون دارد، متأثر بودن فهم از پیش فرض های غلط است؛ زیرا ممکن است قالب و محتوا در فرآیند فهم درست باشند ولی فهمی که به محتوا توجه می یابد تا آن را به سامان آورد و از آن نتیجه برگیرد به دلیل متأثر بودن از ذهنیت های نادرست به تفسیرهای نادرستی از محتواها دچار می شود و نتیجه های غلط را پدید می آورد.

استادحوزه علمیه ادامه داد: عوامل ذهنیت ساز، طیف گسترده ای از حالت ها، روحیه ها، شرایط محیطی و مکتبی و دیدگاه های مذهبی و حزبی نقش سکوی پرشی را ایفا می کنند که شخص از آن به سمتی می پرد که سکوی پرش رو به آن سمت دارد، امکان ندارد سکوی پرش به سمتی باشد و انسان به سمت دیگر بپرد.

وی افزود به هرحال باید درباره ی این آسیب هوشیار بود که ممکن است فهم کننده، پیش دانسته ی خود را نه تنها مقوّم فهم بلکه معنای مرکزی فهم>محسوب کند و کوشش تفسیری درستی به عمل نیاورد و در سطح متن متوقف بماند. این مهم نه تنها در باب فهم متون حدیثی بلکه درباره سایر متون دینی و اجتهادی مثل فقه و اصول هم جاری و ساری است که مرحوم شهید محمدباقرصدر نظرات دقیقی در این زمینه دارند.مرحوم علامه طباطبایی هم در جلد دوم المیزان، صفحه ٢۴٨ فرموده اند: تکیه بر آنچه بدان اُنس و عادت داریم در فهم متون دینی، مقاصد آن را پراکنده و فهم را نابسامان می سازد.

استاد حوزه علمیه افزود: آن کس که اندیشه و رأی خود را بر سفره نهج البلاغه می چیند، خود را عرضه داشته است نه نهج البلاغه را، یکی از شروح نهج البلاغه که از این آسیب مصون نبوده است، شرح ابن ابی الحدید است.

وی اشاره کرد: تاثیرپذیری کلامی و برخوردهای فرقه گرایانه را می توان مهم ترین نقد وارد به او برشمرد؛ مسئله ای که از تعصب اعتقادی و عناد مذهبی او سرچشمه می گیرد. توجیهات و تاویلات ناصواب، قیاس و مغالطات ناصحیح، عدم توجه به روایات شیعی در مناقشات کلامی، ابطال اعتقاد شیعه توسط کلام امام، از جمله ابزارهایی است که وی در شرح عنادگونه در جهت برخورد شخصی و فرقه گرایانه مذهبی خویش به کار گرفته است. وقتی ابن أبی الحدید پاره ای از آرای اعتزالی را در لوای شرح نهج البلاغه عرضه می کند، طبیعی است که در موارد بسیاری در فهم دقیق نهج البلاغه فائق نخواهد آمد.

این محقق حوزوی به مواردی از کج فهمی های ابن ابی الحدید در نهج البلاغه اشاره نمود و به بررسی خطبه اول و خطبه شقشقیه و خطبه شماره ٩٢و خطبه ١٧۴ در شرح ابن ابی الحدید پرداخت که به علت مجال مختصر این گزارش به یک مورد از آنها اشاره می شود.

حجت الاسلام شکیبایی بیان کرد: ابن ابی الحدید در تفسیر خطبه اول نهج البلاغه بر این باور است که امور ذکر شده از انبیاء، رُسُل، کُتُب آسمانی و سنَّت، هر کدام به تنهایی برای هدایت بشر کافی بوده و دیگر نیازی به حجّت به عنوان امام و جانشین پیامبراکرم پس از او در میان مردم نمی باشد؛ از این رو در تفسیر کلام آن حضرت در اقسام حجت های بالغه الهی، گرفتار تفسیر نامعقول و ناموزونی می شود.

وی ادامه داد :اکنون متن خطبه به همراه برداشت ابن ابی الحدید را نقل می کنیم تا معلوم شود که فهم صحیح از سقیم کدام است؟ «وَ لَمْ یُخْلِ اللَّهُ سُبْحَانَهُ خَلْقَهُ مِنْ نَبِیٍّ مُرْسَلٍ أَوْ کِتَابٍ مُنْزَلٍ أَوْ حُجَّةٍ لَازِمَةٍ أَوْ مَحَجَّةٍ قَائِمَةٍ»، هیچگاه خداوند سبحان مردم را از نبی مرسل یا کتاب نازل شده یا حجت لازمه خالی نگذاشت.
ابن ابی الحدید پس از ردّ نظریه شیعیان مبنی بر لزوم حجّت(امام معصوم) در هر زمان، کلام آن حضرت را که می فرماید؛ <حجّةٌ لازمةٌ> بر عقل حمل می کند و چنین می نویسد:<یُمکنُ أن یکونَ المراد منها حجّة العقل> ممکن است مقصود از حجّت همان حجّیت عقل باشد، غافل از اینکه ظهور سیاقی کلام آن حضرت مؤیّد نظریه شیعه (مراد از حجّت لازمه همان انسان کامل و معصومی است که هدایت عامه بشر را به سوی کمال به عهده دارد) است؛ چرا که این لفظ در میان اقسام حجّت های الهی که از نوع حجّت ظاهری است قرار دارد، لذا اگر <حجّة لازمة> بر امام معصوم که حجّت ظاهری است حمل شود با سیاق کلام همخوانی و همگونی دارد. درضمن حجّت عقل رُتبتاً مقدّم بر تمام اقسام حجّت های ظاهری الهی است چرا که اگر عقل، هدایتگری به سوی حجّت ظاهری ننماید، هیچ راهی به سوی انبیاء و رسولان الهی نیست؛ بنابراین اگر منظور از حجّة لازمة، عقل باشد باید مقدّم بر حجّت های ظاهری بیان می شد نه در میان حجّت های ظاهری.

حجت الاسلام شکیبایی در پایان گفت : در یک جمله شرح ابن ابی الحدید با تمام محسّناتی که دارد، خالی از نقاط ضعف نیست و در بعضی موارد از جاده انصاف خارج شده است و به قول مرحوم کاشف الغطاء در مدارک نهج البلاغه :<نِعْمَ المؤلّفُ لولا عنادُ المؤلّف؛ چه مؤلف خوبی است اگر عناد نداشت.

وی افزود : پیش فرض های غلط، منجر به فهم مطلوبی از نهج البلاغه نخواهد شد و باید با فکر و قلمی سلیم و صحیح به پژوهش حول این کتاب ارزشمند پرداخته شود.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha